سیگار برگ دقیقا چیست؟ همه چیز در مورد سیگار برگ
بزرگترین تولیدکنندگان سیگار برگ
دو شرکت بر صنعت سیگار غلبه دارند.
شرکت “آلتادیس” که در آمریکا، جمهوری دومینیکن و هندوراس سیگار تولید میکند و نیمی از سهام “هابانوس” درکوبا را صاحب است. و سیگارت هم تولید میکند
و “گروه تنباکویی اسکاندیناوی” در ایالت دومینیکن، هندوراس، نیکاراگوئه، اندونزی، هلند، بلژیک، دانمارک و آمریکا سیگار تولید میکند و همچنین تنباکوی پیپ. “جنرال سیگارز” زیرمجموعه این گروه است
شهر تامبویل در سانتیاگوی جمهوری دومینیکن، امروزه به عنوان پایتخت سیگار جهان شناخته میشود. که از هر جای دیگری در جهان تولید کنندگان سیگار بیشتری را در خود جای داده. گفته می شود ۴۴% سیگاربرگهای کل دنیا از جمهوری دومینیکن بدست میآید. و اکثر کارخانههای دومینیکن هم در پایتخت این کشور در زمینهای حاصل خیز سیبائو قرار دارند.
توزیع و بازاریابی سیگار برگ
سیگاربرگ را از طرق مختلفی بازاریابی میکنند، از جمله انواع تبلیغاتی که در تلویزیون و در رویدادهای گوناگون و از جمله رویدادهای ورزشی(!) و در دیگر رسانهها انجام میشود. مجلهی “سیگار آفیشینادو” (هوادار سیگار) دو دهه است که در زمینه سیگاربرگ فعالیت میکند و با بررسی برندهای سیگار و سلبریتیهایی که در مجله ظاهر شدهاند، معروف است.
سیگارهای برگ عمدتا کالایی گران است و لوکس و لاکچری به حساب میآید و در تبلیغاتش معمولا همراه با ثروت و قدرت تصویر میشود و همراه با جاذبه شـهوانـی.
ترکیب و ساختمان سیگار برگ
سیگاربرگ از سه نوع برگ تنباکو ساخته میشود که این سه برگ، طعم و مزه و وجه تمایز اصلی هر سیگار با سیگار دیگر است.
رپر
بیرونیترین لایه سیگار را رپر میگویند. و گران ترین جزء هر سیگار است. این لایه از تنباکو، بیشتر طعم سیگار را ایجاد میکند و وجه تمایز اصلی هر سیگار از دیگری است.
یکی از روشهای نام گذاری سیگارها با توجه رنگ رپر آن است. بسیاری از رپرها از تنباکوهایی است که در گلخانه ها رشد کرده و نور مستقیم نمیخورد و هنگام تخمیر هم جدا از تنباکوهای دیگر بخشها تخمیر میشوند. طوری که در نهایت برگی نازک و نرم و منعطف بهدست آید. ولی برگهایی که در گلخانه رشد نمیکنند، معمولا بافت خشنتری پیدا میکنند و طعم قویتری هم دارند. به برگهای گلخانهای برگ سایهای (Shade Grown) و به غیر آنها، خورشیدی (Sun Grown) میگویند.
رپرها در رنگهای بیشماری تولید میشوند ولی عموما تحت یکی از ۷ رده رنگی زیر تقسیم می شوند. از روشنترین به تیره ترین.
رنگ | توضیحات |
Candela (“Double Claro”) | خیلی روشن، رگهای از سبز دارد. قبل از رسیدن برگ جدا شده و با سرعت خشک شده. |
Claro | روشن و گاهی به زردی میزند |
Clorado Claro | قهوهای |
Colorado (“Rosado”) | قهوهای با رگه های قرمز |
Colorado Maduro | قهوهای تیره |
Maduro | قهوهای خیلی تیره |
Oscuro (“Double Maduro”) | سیاه |
بعضی تولید کنندهها از یک رده بندی سه تایی دیگر استفاده می کنند.
اسم | اسم کامل | رنگ |
AMS | American Market Selection | شبیه کاندلا |
EMS | English Market Selection | تیره تر از کاندلا و روشن تر از مادورو |
SMS | Spanish Market Selection | یکی از دو رنگ تیره |
در کل هرچه رنگها تیره میشود، مقداری شیرین تر میشود و هرچه روشنتر میشود، مزه خشک و خشن تری دارد سیگار.
بایندر
زیر لایهی رپر یکی دو لایه برگ هست که بایندر گفته میشود. (به اسپانیایی: کاپوت!) این برگ که قسمت فیلر (درونی ترین قسمت سیگار) را در کنار هم نگه می دارد معمولا از برگهای آفتاب دیده ی بالای گیاه انتخاب میشوند. به خاطر خاصیت الاستیسیتهاش و مقاوت بالایش در پروسهی پیچیده شدن که خراب و پاره نمی شود.
این لایه بر خلاف “رپر” نیازی ندارد که صاف و یکدست و خوشرنگ باشد، اگر احیانا قسمتی از آن خوردگی کوچکی هم داشته باشد یا چند رنگ باشد یا ایرادهای ظاهری دیگری از این دست، باز هم می تواند مورد استفاده قرار بگیرد چرا که به چشم مصرف کننده نمیرسد و از این نظر اهمیت زیادی ندارد. لایه بایندر معمولا ضخیمتر و سختتر از لایه ی رپر میشود.
فیلر
محتوای درونی سیگار (شکمش) را فیلر میگویند. برای این قسمت چند برگ تنباکو را روی هم چیده و رول میکنند و در این زمینه هنر دست اهمیت دارد که برگ ها را خیلی سفت و خیلی شل نپیچند (رول نکنند) که اگر سفت باشد جلوی عبور مطلوب دود را می گیرد و دود حاصل به راحتی به دهان نمیرسد و اگر شل بسته باشند هوا زیادی عبور میکند و لوله سیگار سریع داغ میشود و سریع میسوزد و سیگار حیف میشود. این یکی از برتریهای اصلی سیگارهای دستپیچ به ماشین پیچ است که این سفتی و شلی را به خوبی میتوانند تنظیم کنند.
تولید کنندگان سیگارها، با ترکیب کردن انواع متخلف تنباکو، سیگارهایی با طعم رایحه و قدرت گیرایی مختلفی ترکیب میکنند و هر برندی شخصیت و حس خاصی به سیگارهایش میبخشد. در سیگارهای بزرگتر (با قطر بیشتر) که برگهای بیشتری درونشان جا میگیرد، امکان این که طعمهای پیچیده و متنوع تری ارائه شود، بیشتر است. می توانند از برگ های بالا یا پایین و وسط گیاه و از برگهای گلخانهای و غیر آن و از محصولات کشورهای مختلف، کوبا، نیکاراگوئه، آمریکا و دیگر کشورها و منطقهها استفاده کنند و تنوع زیادی به سیگارهایشان ببخشند. علاوه بر این ها پروسهی کهنه کردن و تخمیر هم به این تنوع اضافه میکند.
برگ هایی که از قسمت پایین گیاه گرفته شوند، (به اسپانیایی: وُلادو) طعم ملایمی دارند و بهراحتی میسوزند، برگهای میانی (به اسپانیایی: سهکو) طعم قویتری دارند و برگهای بالایی (به اسپانیایی: لیگهرو) که آفتاب مستقیم خوردهاند، طعمهای تندی دارند و آرام هم میسوزند و به همین خاطر معمولا در وسط سیگار پیچیده میشوند که سرعت سوختنش را پایین آورند.
اگر در فیلر سیگار از برگهای کامل استفاده شود گفته میشود که لانگ فیلر است و اگر از تنباکو های خرد شده و رنده شده استفاده شود “شورت فیلر” میگویند که اکثر سیگارهای ماشین پیچ از این دست هستند و همینطور سیگارتهای پاکتی.
اگر تمام تنباکوهای مورد استفاده در یک سیگار همه از یک کشور (مثلا کوبا) باشد، به آن “پیورو” به معنای خالص گفته می شود که این روزها کمتر یافت می شود.
ویتولا (اندازه و شکل سیگار برگ)
سیگارها را معمولا بر اساس اندازه و شکلشان دستهبندی میکنند که به مجموع اندازه و شکل یک سیگار “ویتولا”ی آن سیگار گفته می شود.
سایز یک سیگار را با اندازه حلقه اش (قطر لوله) و دیگر با طولش اندازه میگیرند. طول را با سانتیمتر و میلیمتر و همچنین با اینچ اندازه میگیرند و اندازه حلقه را علاوه بر میلیمتر و سانتیمتر با یک شصت و چهارم یک اینچ اندازه میگیرند. (یعنی اگر یک سیگار حلقهاش ۴۸ باشد یعنی قطرش ۴۸/۶۴ ام یک اینچ است یعنی ۱۹ میلیمتر)
سیگار برگ پارهژو (پارهجو)
معمولترین شکل برای سیگار پارهجو است که گاهی “کورونا” هم نامیده میشود. کورونا را سابقا معیار قرار میدادند و بقیه شکلها را با آن میسنجیدند (مثلا گفته میشود کورونا دوبل یا نیم کورونا).
سیگارهای پارهژو بدنهای استوانهای دارند و ابتدا و انتاهایشان یک سایز است، یک سرش باز و یک سرش بسته میماند. طرف بسته را باید باز کرد که سه روش عمده برای باز کردنش وجود دارد. یا با کاتر میبرند یا مثل V باز میکنند و یا با دستگاه مخصوص برش درونش ایجاد میکنند که می توانید دراین مقاله اطلاعات دقیقتری در این باره پیدا کنید.
انواع پارهژو ها:
اسم | طول به سانتیمتر | شماره رینگ (۱/۶۴ اینچ) | قطر به میلیمتر |
سیگاریلو | ۸-۱۵ | ۲۱ | ۸ |
روتشیلد | ۱۱ | ۴۸ | ۱۹ |
روبولو | ۱۱ | ۶۰ | ۲۴ |
روبوستو | ۱۲ | ۵۰ | ۲۰ |
پاناتلا کوچک | ۱۳ | ۳۳ | ۱۳ |
اَسکات | ۱۱ | ۲۴ | ۱۳ |
پتیت کرونا | ۱۳ | ۴۲ | ۱۷ |
کارلوتا | ۱۴ | ۳۵ | ۱۴ |
کورونا | ۱۴ | ۴۲ | ۱۷ |
کورونا گوردا | ۱۴ | ۴۶ | ۱۸ |
پاناتلا | ۱۵ | ۳۸ | ۱۵ |
تورو | ۱۵ | ۵۰ | ۲۰ |
کورونا گرنده | ۱۶ | ۴۲ | ۱۷ |
لانزدیل | ۱۷ | ۴۲ | ۱۷ |
چرچیل | ۱۸ | ۴۷-۵۰ | ۱۹-۲۰ |
دابل کرونا | ۱۹ | ۴۹ | ۱۹ |
پرزیدنته | ۲۰ | ۵۰ | ۲۰ |
گرن کورونا | ۲۳ | ۴۷ | ۱۹ |
دابل تورو/دابل گوردو | ۱۵ | ۶۰ | ۲۴ |
این ابعاد و اطلاعات البته حدودی و ایده آل است و سیگار دست شما ممکن است ابعادش با مشخصات این جدول تفاوت داشته باشد.
سیگار برگ فیگورادو
سیگارهایی که اشکال خاص و گاه منحصر به فردی داشته باشند همه تحت نام فیگورادو جمع میشوند. معمولا قیمتشان بیشتر از پارهژوها است احتمالا به خاطر سختی تولیدشان.
در قرن نوزدهم میلادی سیگارهای فیگورادو بیشترین محبوبیت را داشتند حتی بیشتر از پارهژوها ولی از دهه ۱۹۳۰ به بعد کم کم از محبوبیتشان کاسته شد. تا اینکه اخیرا دوباره کمی سر زبانها افتاده و محبوبیت دوبارهای یافتهاند و تولید کنندگان سراغش رفتهاند. تا جایی که برند کوبایی “کوابا” فقط سیگارهای فیگورادو تولید میکند.
برخی از مدلهای فیگورادو را در جدول زیر میتوانید ببینید:
نام | توضیحات |
تورپیدو | شبیه به پارهژو فقط انتهایش مخروطی است |
شروت (چروت) | مانند پارهژو فقط دو طرف باز است |
پیرامید | مانند هرم انتهایش باریک و ابتدای عریض است که کم کم قطرش کم می شود |
پرفکتو | دو یر باریک و وسطش قطور و شکم دار می شود |
پرزیدنته/دیادما | همان پارهژواست که سایز بزرگی دارد و معمولا دو طرفش بسته است |
کولبرا | سه تا سیگار را درون هم بافته اند و در پک سه تایی می فروشند! |
چیزل (تیشه مانند) | مانند تورپیدو است فقط به جای مخروط انتهایش مانند تیشه نازک و تخت می شود. |
چیزل (تیشه مانند) مانند تورپیدو است فقط به جای مخروط انتهایش مانند تیشه نازک و تخت می شود.
توپیدو و پیرامید (مخروطی و هرمی) معمولا به جای هم به کار می روند حتی در بین سیگاریهای مطلع هم این ادبیات رایج است!
برند “آرتورو فونته” در جمهوری دومینیکن فیگورادوهای خیلی خاص و منحصر به فرد تولید میکند، از شکل فلفل گرفته تا چوب بیسبال! که بیشتر از کشیدن برای کلکسیون جمع کردن ارزش دارند و قیمتشان هم بسیار بالاست.
به یاد داشته باشید که این تقسیمات و اطلاعات قطعی نیست چرا که استانداردی وجود ندارد و سر این اصطلاحات هم اجماعی وجود ندارد. ولی به هر حال پر استفادهترین اصطلاحات همینها است که بیشتر تولیدکنندهها و فروشندهها طبق آنها محصولاتشان را تولید و دسته بندی میکنند.
سیگاریلو
سیگاریلو، به سیگارهای ماشین پیچی گفته میشود که از عموم سیگاربرگها کوچکتر هستند و بزرگتر از سیگارتهای پاکتی. سایز و اندازه اش تقریبا به پاناتلا شبیه است و کمی کوچکتر از آن. و مثل چروتها.
سیگاریلوها معمولا فیلتر ندارند ولی گاهی در انتهایشان تکهای چوبی یا پلاستیکی قرار داده میشود. از کاغذ برای پیچیدن سیگاریلو استفاده نمیشود ولی برای پر کردنش از خرده تنباکو استفاده میشود و مانند سیگاربرگ لانگ فیلر نیست که برگ کالمل پیچیده شود. دود سیگاریلوها را هم معمولا در دهان نگه میدارند و به ریه نمیدهند هرچند برخی خلاف آن عمل می کنند!
مینی سیگار یا سیگارهای کوچک
این ها اصطلاحاتی هستند مصداقشان دقیق معلوم نیست! بیشتر برای فرار از مالیاتها و قوانین بازدارنده این اصطلاحات را به وجود آورده اند که از آن ها فرار کنند و چه بسا موفق هم بودهاند!
ولی این طور به نظر میآید که سیگارهایی که توی دکهها هم فراوان شده را مینی سیگار یا سیگار کوچک میگویند، سایزشان شبیه سیگارت است ولی رنگشان معمولا برعکس سیگارت سفید نیست و قهوه ای سیاه و حتی صورتی و سبز و… هم دارند. برای پیچیدنشان هم از برگ استفاده نمیشود و مثل سیگارت از کاغذ استفاده میشود.
بیشتر سیگارهای ماشینی محل کشیدن را در خود کارخانه سوراخ میکنند یا انتهایش فیلتر با لبه ای چوبی یا پلاستیکی میگذارند.
ولی سیگارهای برگ دستپیچ و برخی ماشینیها انتهایشان بسته است و قبل از کشیدن باید آن را باز کرد، سوراخی ایجاد کرد یا بریدش.
دود سیگار برگ را معمولا به ریه نمیدهند، در دهان نگه می دارند و بعد خارج می کنند و نیکوتین اش از همان طریق جذب می شود. هرچند برخی دودش را به ریه هم می رسانند و اصطلاحا “تو می دهند!” این به خصوص در سیگارهای کوچک (مینی سیگارها) خیلی رایج است.
همچنین رایج است که بخشی از دود سیگار را از بینی خارج کنند که بویش حس شود و ظاهرا گیرایی را هم بیشتر می کند.
بریدن سیگار برگ
بعضی از سیگارها دو طرفشان باز است ولی اکثرشان (اکثر سیگارهای دستپیچ) حداقل یک طرفشان با بخشی از برگ رویی (رپِر) بسته است و لازم است قبل از استفاده بریده شود. وگرنه دود حاصل از سوختن به راحتی خارج نمی شود و نمیتوان از سیگار لذت برد.
سه مدل متداول برای این کار وجود دارد:
- روش گیوتین یا برش ساف و ساده
- سوراخ ایجاد کردن (پانچ کات)
- v کات کردن
که تفاوت خاصی ندارند و هر سه روش بین سیگاربرگ کش ها متداول است. از همه بیشتر روش اول طرفدار دارد که هم بریدنش راحت است و حتی با چاقو هم به راحتی انجام پذیر است و هم این که انتها را کاملا باز می کند و اجازهی عبور راحت دود را می دهد و به همین علت ها اکثرا همین برش را انتخاب می کنند.
ولی از طرف دیگر سوراخ ایجاد کردن که توسط دستگاه کوچکی با تیغه ای دایره شکل که به راحتی به جا کلیدی هم وصل می شود انجام میشود و اندازه و شکلش خیلی شبیه به گلوله است و حمل و نقل اش بسیار راحت است، این روش سر سیگار را کوچکتر باز میکند و ممکن است دود کمتری را انتقال دهد که بسته به سلیقه افراد می تواند نکته مثبت یا منفی باشد و از آنجایی که کامل باز نشده انتهای سیگار (“کپ” سیگار) احتمال وارد شدن تکه های تنباکو از فیلر به دهان را کاهش می دهد
وی کات را بیشتر روی سیگارهای با قطر بالا انجام می دهند و مزایایش تقریبا شبیه به برش ایجاد کردن است فقط اینکه کاتر وی کات به کوچکی کاتر آن نیست و اگر کاتر بیکیفیتی باشد ممکن است موجب به هم ریختن شکل سیگار شود.
روشن کردن سیگاربرگ
روشن کردن سیگاربرگ کمی دقت و توجه نیاز دارد. و با روشن کردن سیگارت اندکی متفاوت است. برا روشن کردنش ابتدا شعله را سمت سر باز سیگار میگیریم و شعله را میچرخانیم که تمام سطحش را برشته کند (یا سیگار را میچرخانیم) بعد که سر سیگار یکدست سیاه شد، آن یکی سرش را در دهان می گذاریم و حالا شعله حاصل از فندک یا کبریت را سر سیگار میگیریم و همزمان بر سر سیگار آرام پک میزنیم و بعد از یکی دو پک سیگار روشن شده وآماده کشیدن است. باید توجه کرد که سیگار از همه طرف به یک اندازه سوخته باشد که اگر یک طرف بیشتر و طرفی کمتر بسوزد تجربه نهایی را تحت تاثیر قرار میدهد و طعم مطلوبی که در نظر تولید کنند بود احتمالا به دست نیاید. چرا که ترکیب طعمی سیگار در هر لحظه حاصل برگهای سوخته در آن لحظه است و اگر رپر بیشتر از بایندر و فیلر بسوزد طعم آن غالب می شود. و این اصولا چیز مطلوبی نیست و این برای برعکسش هم صادق است که فیلر بسوزد و بایندر و رپر با آن نسوزند.
اگر از کبریت استفاده میکنید، قبل از آنکه شعله را سمت سیگار بگیرید بهتر است صبر کنید که گوگرد سر سیگار بسوزد و بعد سیگار را روشن کنید که روی سیگار گوگرد ننشیند که هم طعمش را خراب می کند و هم موجب نفس تنگی میشود (البته در حجم خیلی کم محسوس نیست)
در روشن کردن سعی کنید شعله برخورد با سیگار نداشته باشد و با فاصله کمی از آن بگیرید و استفاده از فندکهای بنزینی (مانند زیپو) هم توصیه نمیشود که طعم و بوی بنزین به سیگار منتقل میشود و ممکن است طعم سیگار را کمی تغییر دهد ولی استفاده از فندک های معمولی گازی مناسب است و بهتر از آن فندک های اتمی است که شعله های صافی دارند و با باد حرکت نمیکند.
طعم سیگار برگ
هر برندی از سیگار و مدلهای مختلف یک برند هم طعم مخصوصی دارد.
عواملی که بر طعم سیگار تأثیر می گذارند بسیارند و از جمله ی آنها برگهای استفاده شده در سیگار است که چه کیفیتی داشتهاند، از باغهای کدام کشور و کدام منطقه انتخاب شدهاند، گلخانهای است یا نه، برگ های آفتاب دیده است یا از برگهای در سایه رشد کرده استفاده شده، چقدر و با چه روشی کهنه و تخمیر شده، سیگار چقدر در هیومیدور مانده، در هیومیدور چه وضعیتی داشته، اسانس اضافه شده یا نه؟ و دیگر عوامل کوچک و بزرگ دیگر که بر طعم و نهایی اثر می گذارند.
معمولا سیگارهای با رنگ رپر تیرهتر سنگینتر و طعم شیرینتری دارند و آنهایی که رنگ روشنتری دارند، مزه ای خشک و طبیعی دارند.
توصیفها از طعم سیگارها معمولا گنگ و گاهی متضاد و متناقض است. توصیف طعم با کلمات خیلی کارا نیست و نمی توان آن حس را بخوبی بیان کرد ولی به هر حال و برای راهنمایی و دادن ایدهای کلی از طعم حاصل از هر سیگار، تسترها توصیفاتی از طعم ها می کنند که عموما توصیفات کلی در قالب این کلمات است: تند، تلخ، شیرین، طعم گیاهی، طعم خاک، مزه تنباکو، خامهای، کهنه، میوهای، ملایم و…!
نگهداری از سیگار برگ
میزان رطوبت محیطی که سیگارها در آن نگه داری می شوند تاثیر قابل ملاحظهای در طعم و خوب سوختن سیگار دارد. این باور وجود دارد که بهترین میزان رطوبت، هم اندازه میزانی است که تنباکو در آن رشد می کند که حدود ۶۵ تا ۷۰% است . دمای مناسب هم کمتر از ۲۳ درجه است. شرایط ایده آل دمای ۲۱ درجه و رطوبت ۷۰ درصد است.
سیگارهایی که رطوبتشان کم است و خشک شدهاند، علاوه بر اینکه شکننده میشوند، سریع هم میسوزند و از آن طرف سیگارهایی که تر باشند، نامتوازن می سوزند و خروجی دود هم سخت میشود و ممکن است موجب کپک زدن سیگار هم شود که اگر بزند احتمالا باید فاتحه آن سیگار را خواند!
برای تنظیم دما و رطوبت از هیومیدورها استفاده میشود. برای استفادههای شخصی از جعبههای عمدتا چوبی استفاده میشود و در مغازهها گاهی فضای داخل ویترین یا یک کمد یا کل یک اتاق را تبدیل به هیومیدور میکنند. هیومیدورهای جیبی هم وجود دارد که برای استفاده روزمره و حمل و نقل درون جیبهای لباس یا داخل کیف کاربرد دارد و برای مسافرت هم کیسهای مناسب آن ساخته شده است. و با توجه به نیاز هر شخص می تواند هر کدام را تهیه کند.
دیدگاهها 0